حدیث جونیحدیث جونی، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

حدیث عشق زیبای زندگی

دل گرفتگی های مامان

سلام دختر قشنگم عزیز دل مامان ،الان دو سه روزی که دلم خیلی گرفته .من و بابات داریم دنبال خونه میگردیم دوست داشتم سیسمونیتو توی یه اتاق خیلی قشنگ مثل خودت بچینم ولی نمیدونم چرا هرچی خونه مببینیم همشون بد نقشن و یه عیب و ایرادی دارن ،جیگر مامان دیگه خسته شدم دیگه بیشتر از اینم نمیتونم صبر کنم چون روز به روز سنگیر تر میشم و جابجا شدن برام سخت تر میشه .عزیز مامان تو الان تو دل مامان مثل یه فرشته کوچولو و پاک میمونی با اون دل پاک و کوچیکت از خدا بخواه مامان و بابا هرچه زودتر یه خونه خوب پیدا کنن خشکلکم.می خوام اینو بدونی که من و بابات خیلی دوست داریم و برای اومدنت لحظه شماری میکنیم. در ضمن اینقدر دوست دارم وقتی اومدی یه تاج خشکل مثل این عکس ...
2 مرداد 1392